نآمرئی

بیجنبهشدیم_حتیاجازهوصولهمندادن

شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۸، ۰۶:۱۹ ب.ظ

شاید از دلیلایی ک اینجارو حذف نکردم همین بود که امیددارم که آخرین خونه امن برای تغییر حال بد به خوب همینه

برا همینم زیاد سعی میکنم این سنگر امنی ک برای خودم ساختم همه گیرنشه 

ودائما ازش استفاده نکنم تا مجبوربشم درآینده برای اثربخشی ش دوزش‌ رو بالا ببرم(که اینکا غ ممکنه و این یعنی از دست دادن اخرین چراغ)

از زندگی جدید بی دغدغه بچه پولدارواری!!!که فقط دغدغه های فرهنگی و کمک ب خلق الله کنم همین بس که روز به روز از خود سخت کوش با پشتکار جنگجو دور شدم م تبدیل به یک اسب دوان حرفه ای حراف مناسب زندگی‌کار‌درس تو زندگی ماشینی تهران شدم



ی نمونه ای که آرزوی کلی از دخترای همسن و غ همسن من بودن جای من و زندگی در شرایط فعلی م س

واقعی تر این مدل زندگی جذابتر خوشتر راحتتر خوشالتر ه


ولی من از خود این روزام حالم بهم میخوره

از حرف زدن با ایکس درمورد موضوعی که سال هاست تموم شده تا تمام کارایی ک برای های شدن!!انجام دادم

ی جوری به اینا وابسته شدم اگه نباشن نمیتونم روزمو ادامه بدم و توی انبوه کارای مسخره زندگی دنبال جا براشون میگردم.

خیلی از آدمای عادی م با این روشا ب آرامش میرسن 

اما 

این نیست اون چیزی که سالها براش تلاش کردم

اینی ک دارم تبدیل میشم منی نیست ک تو خواب حتی بتونم تحملش کنم

مقصر بعدازخودم و خودم همه اون ثانیه های خالی بود ک سعی کردم مفرح متناسب با استایل زندگی اینجا!!!!پر کنم

که در معنای کلمه هم کارایی ک کردم و میکنم آشغاله هم خودم !


چندهزار بارعهد بستم دیگه نرم سمت اونچیزایی ک منو عوضی تر کرده چندصدهزعر بار شکستم عهدمو

ی جوری شده ک حتی سر ی قول کوچیک ک مثلا امروز اگه فلانی زنگ زد ج ندم و آن نشم نمیتونم و اوضاع از قبلش هم بدنر میشه

تا الان باید حدس زده باشی با ی حس حالت تهوع عحیب تو مغزم و گیج رفتن چشام دارم با تنفر هرچه بیشتر اینارو برهی خود سستم تایپ میکنم


نمیتونم حتی دوساعتم فکرمو جمع کنم کارامو انجام بدم از بس عقب موندم ک همه چی سخت تر به نظر میاد و من بیحوصله توان جنگیدن باهاشو ندارم

دارم فکر میکنم چی میتونه حالمو برگردونه و مرتب کنه

حتی گزینه های مذهبی معنوی م امتحان کردم خوب نشدم ینی نتونستم مصل بشم و این منو بیشتر از قبل ناراحتم کرد

فک کنم باید پول بدم ب یکی ،ی جایی ک هیچ کس نیس منو گیر بندازه حسابی کتکم بزنه تا استخوونام خورد بشه و مغز معیوب بی جنبه م داغون


خیلی بده آدم قدر عافیت ندونه


  • ۹۸/۰۱/۱۰
  • نآمرئی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی